English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (5844 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
encryption U رمزدار کردن پنهان کردن
encryption U سری کردن
encryption U مشابه 3631
encryption U پنهانی کردن
encryption U استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
encryption algorithm U الگوریتم پنهانی کردن
software encryption U پنهان کردن نرم افزاری
data encryption U حفافت داده
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
link U تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link U تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link U مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link U پیوند
link U ارتباط
link U به هم پیوستن
link U پیوند دادن
link up U عمل الحاق
link up U پیوستن
link-up U عمل الحاق
link-up U پیوستن
T link U اتصال سریع و طولانی داده
T link U که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
link U دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link U دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link U بهم پیوستن
link U شاخه رابط
link U متصل کردن
link U جفت کردن
link U دانه زنجیر پیوند
link U پیونددادن
link U حلقه زنجیر
link U بند
link U رکابی
link U میدان گلف
link U حلقه
link U نوار
link U قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link U طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link U عضو اتصال
link U رابط
link U ملحق شدن دو یکان
link U نقطه الحاق
link U الحاق ملحق
link U اتصال
link U حلقه زنجیر نوار فشنگ
link U زنجیر قلاب
link attached U دور دست
link belt U نوار فشنگ
link attached U دور
link boy U مشعل دار
link attached U راه دور
link trainer U دستگاه پروازاموز
link road U راه فرعی
link register U ثبات پیوند
line link U خط اصلی
intermediate link U حلقه میانی
fusible link U اتصال گداختنی
link belt U نوار حلقهای جداشونده فشنگ
link belt U تسمه رابط
link belt U تسمه اتصال
split link U چاکشاخهایرابط
lifting link U اتصالدنده
cutter link U اتصال
cuff link U دکمهسرآستین
compression link U حلقهاتصال
warm link U پیوند گرم
to link hands U دست بهم دادن
the connecting link U علت
track link U اتصالشیار
sleeve link U دکمه زنجیری
link bar U میله اتصال
saddle link U حلقه زین دار
radio link U پیوند رادیویی
link fuse U فیوز باز
link chain U زنجیر اتصال
link chain U زنجیر رابط
link verb U افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
fusible link U اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
link-ups U عمل الحاق
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication link U اتثال ارتباطی
communications link U پیوند مخابراتی
coupler link U لینک اتصال
coupler link U عضو اتصال
data link U پیوند دادهای
data link U محور مخابرات
communication link U تسلسل مخابراتی
communication link U پیوند ارتباطی
link-ups U پیوستن
missing link U حلقه مفقوده
acetylene link U پیوند استیلنی
acetylenic link U پیوند استیلنی
causal link U رابطه سببیت
cold link U پیوند سرد
cold link U پیوند دستی
common link U حلقه معمولی
data link U ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link U تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
end link U حلقه انتهایی
fuse link U فیوز باز
dynamic link U پیوند پویا
drag link U عضو کشش
drag link U اتصال کششی
fuse link U رابط فیوز
fuse link U فشنگ فیوز
fusible link U عضو ذوب شونده
data link U اتصال داده
data link U پیوند داده
end link U حلقه پایانی
data link control U کنترل اتصال داده
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
link lift vehicle U حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
link route segments U راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
open link fuse U فیوز باز
micro to mainframe link U اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
permissive action link U ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
radio data link U ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
data link escape U گریز اتصال دادهای
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
synchronous data link control U کنترل پیوند دادهای همگام
high level data link control U کنترل پیوند دادههای سطح بالا
Recent search history Forum search
1I believe the definition of the word of Mastoiditis is wrong.
1scrambling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com